• سه شنبه 1394/02/08 - تعداد بازدید 6 مرتبه
    امید: سلااااااام بر دوستان بامرااااااام؛ راستش! آدما گاهی به دلایل مختلف، گیج می زنن. گاهی بدجور و گاهی هم کم جور! منم ظاهرا دیروز بدجور گیج ز
  • دوشنبه 1394/02/07 - تعداد بازدید 36 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ خدا حفظتون کنه دوستان بامرااااام
  • یکشبنه 1394/02/06 - تعداد بازدید 50 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم اگه یه راننده به پلیس بگه: "باور کن تا حالا من یواشکی بارها با سرعت 180 تا هم رفتم و هیچ اتفاقی نیفتاده. بذارین من راحت ب
  • شنبه 1394/02/05 - تعداد بازدید 60 مرتبه
    امید: سلااااام؛ می دونین الان تو ذهنم داره چی می گذره؟ اینکه شماها خیلی خوبین. خیییییلی!... دلیل دارم براش. فکر نکنین رو هوا دارم حرف می زنم. دلی
  • چهارشنبه 1394/02/02 - تعداد بازدید 74 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ می گم حواستون که هست؟ حواستون به اینکه از بحثا برداشت اشتباه نکنین! آخه ممکنه از اونور بوم بیفتیم. آخه می شناسم کسانی رو که ب
  • سه شنبه 1394/02/01 - تعداد بازدید 77 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ امروز یکی از همکارا بهم گفت: "باورم نمی شه! فردا چهلم مادر آقای رزاقه. چه زود گذشت! مگه می شه؟ انگار، دیروز بود!" انگشت به دهن
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان سه شنبه 13 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان سه شنبه 13 خرداد 1393

سلام؛ جاتون خالی دیروز تو یک نشست تخصصی روانشناسی با محوریت فصل سبز زندگی (قبل و بعد ازدواج) حضور داشتم. خیلی عالی بود. خیلی چیزها یاد گرفتم ولی اینم بگما نصف حرفایی که می شنیدم برام آشنا بود. می دونین چرا؟ آخه همون حرفا رو قبل این نشست از شما شنیده بودم. آره دادا ماشالا هممون یه پا روانشناسیم.

(فهیمه طوسی، تهران)

امید: سلااااام به همگی. فقط می تونم بگم خوشحالم از این بابت. تمام!   

******

امید! بدرج و سانسورش نکن. دوست شوهرم با خانومش واسه شام اومدن خونمون. چهار ساعت یه ریز از کارهای شوهرش تعریف کرد که ما مدام گردش و تفریح می ریم. شوهرم همیشه ما رو شام می بره بیرون. رستوران زیاد می ریم. واسم جشن می گیره. کلاس های مختلف ثبت نامم می کنه. ازم پرستاری می کنه و... تا تونست منو تحقیر کرد که تو خونه نشینی، شوهرت کلاس ثبت نامت نمی کنه و از مردم شهرم ایراد گرفت که (بووق) هستن. چون ازدواجم فامیلیه گفت: به درد نمی خوره. با هم مشکل زیاد دارین. برگشته می گه شوهرت شغل دوم نداره چطوری می تونی ریختش رو تحمل کنی. خواهرای گلم ایراد نگیرین از زندگی مردم. اگه بهترین زندگی رو دارین اگه شوهرتون ماهه٬ تکه٬ خدا رو شکر کنین ولی به کسی پز زندگی خوبتون رو ندین.

امید: واقعا بلا به دور!!!!

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 796 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان دوشنبه 12 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان دوشنبه 12 خرداد 1393

سلااااااام؛ الان که من اینجام نه تقدیره و نه تقصیر خودم بلکه همه اش تقصیر گل روی هم اندیشانه! وگرنه الان بنده باید تو جنگل های آمازون، جنگل های شمال، تو برج میلاد بودم! بله!

(زهرا فرشادفر)

امید: سلااااااام؛ خوب جایی اومدی! چون با هم اندیشان از برج میلاد هم می شه بالاتر رفت. خییییلی بالاتر. با هم اندیشان می شه سبزینگی زندگی رو بیشتر کرد. سبزتر از رنگ درختای جنگل های آمازون و شمال خودمون. شعار نیست. آگاهی و تغییر نگرش، معجزه می کنه. آره خلاصه! هم اندیشان اینجوریاست.

******

سلام امید؛ می خواستم بپرسم اگه کسی از زندگیش سیر شده باشه باید چیکار کنه؟ عاشقم نیستم!

(یه آدم خسته)

امید: فردا بیا دم باشگاه، جوابت رو بگیر. ساعت 17، نوبت دوم. هم اندیشا! اول پیامک بنویسین: "راهکار"

******

سلام هم اندیشان گل؛ یه جمله زیبا هست که می گه: هیچ چیز و هیچ کس نمی تواند تو را نگران کند اگر او را که مراقب توست باور کنی. من یک ماهی هست که پیام نما رو نگاه می کنم. مچکرم از جملات زیباتون. ممنونم از همتون.

(مهدی.م از همدان)

******

سلام؛ الان تو بانکم. منتظرم نوبتم شه. داشتم تلویزیونشونو نگاه می کردم که زیرنویس کرد: هر کیسه زباله ی رها شده در طبیعت به نیم قرن و هر بطری رها شده در آب به چهار قرن برای تجزیه نیاز دارد! اونوقت خیلی از آدما دور از جون هم اندیشان خیلی راحت آشغالاشونو تو طبیعت... اصلا یه وضعی!

‏(آرزو، فلاورجان، تو بانک!)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 670 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان یکشنبه 11 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان یکشنبه 11 خرداد 1393

امید: سلاااااام؛ همگی خوبین؟ خیالم راحت باشه؟  

******

سلام؛ فاطمه خانوم! مهریه رو کی داده، کی گرفته قربونت برم! همین که طرف خودش باایمانه این برای تو بهترین مهریه اس. به نظر من این زندگی خودته! تو باید بری و با کمال ادب و احترام با پدر و مادرت حرف بزنی و قانعشون کنی که... چیه؟ خودت بقیه حرفا رو بزن دیگه! شوخی کردم! به هر حال تو باید به ایمان طرف که تو این دوره زمونه یه همچین مردهایی کم پیدا می شه توجه کنی. "نه مهریه!" راستی قیمت سکه چنده؟

(حدیث فلاحی، دختر لک)

امید: امروز مظنه اش تو بازار دستم نیست.

******

سلام؛ راهکار: باید حد تعادل رو هر دو خانواده حفظ کنن یعنی یه حد وسطی برای مهریه تعیین کنن که نه خیلی کم باشه نه خیلی زیاد. این میزان رو می تونن دختر و پسر که با عقاید خانواده هاشون آشنا هستن تعیین کنن و بعد با خانواده ها در میون بذارن. تازه باید خانواده ها به نظر هم احترام بذارن. قصد رو کم کنی همو نداشته باشن تا باعث نشن اول زندگی، دختر و پسر با کدورت رو به رو بشن.

(نازی و همسرش میلاد)

******

سلام امید؛ اول تیر قراره برم سربازی. از اعضای پروپاقرص باشگام. چیزای زیادی از شما یاد گرفتم. موندم با این وابستگی به باشگاه دوریشو چه جوری تحمل کنم؛ چون واقعا اگه یک روز نخونم انگار یه چیزی کم دارم!

(رابین، 72، مشهد)

امید: خب! اینم از رابین باشگاه. رابین هم رفتنی شد. راستش! دنیا محل تمرینه. این دوری موقت رو به چشم تمرین نگاش کن. می دونی چرا؟ چون تو دنیا زیااااد پیش می یاد که اتفاقات زندگی، مطابق میل ما نباشن. پس ما باااید تمرین کنیم. بااااید. خدا پشت و پناهت. دلمون واست تنگ می شه.

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 640 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان شنبه 10 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان شنبه 10 خرداد 1393

امید: سلااااام؛ می گم حتما کنجکاوین بدونین هم اندیشا درمورد تعطیلی پنجشنبه های باشگاه، چه واکنشی نشون دادن! راستش! مختلف. اصلا خودتون بهتره نمونه هاش رو بخونین...   

******

سلاااااااااااام ولی این سلام از نوع خشنه!!! نه از نوع انرژی زیاد! آقا امید! نکن این کارا رو با ما. ایام تعطیل کمه که پنج شنبه رو هم بهش اضافه می کنی؟ بابا! دوری از هم اندیشان سخته.

(مرضیه حسینی از کاشمر)

******

سلام به هم اندیشان عزیز؛ آقا امید! من از طرف همه هم اندیشان به شما اطمینان میدم که شما رو درک می کنیم؛ پس با خیال راحت پنجشنبه ها به کاراتون برسید.

(صبا، 1371، خرم آباد)

******

سلام آقا امید؛ واقعا خدا بهتون قوت بده. ما که ناراحت نمی شیم. درکتون می کنیم. فقط امیدواریم سریال هم اندیشان که شنبه تا ٤ شنبه است همیشه برقرار باشه و به قول گفتنى قسمت "پایان" نداشته باشه.

(سعیده ام از بندر انزلى)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 646 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان چهارشنبه 7 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (1) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان چهارشنبه 7 خرداد 1393

امید: سلااااام؛ دقت کردین سریال هایی که پخش روزانه داره معمولا شنبه تا چهارشنبه است؟ حتما می گین: "منظور!" راستش! منظورم اینه که... بی خیال! شاید جرات کردم و آخر پیامک های امروز بهتون گفتم. ولی نه! "مرگ یه بار؛ شیون یه بار." همین الان می گم. راستش! همونطور که می دونین یه امتیاز خیلی بزرگ باشگاه ما اینه که هر روز به روز می شه. به خاطر همین هم شده جزئی از زندگی روزانه مون؛ به همین خاطر، تحت هیچ شرایطی روزانه بودنش رو نباید ازش بگیریم؛ ولی می شه حالا که پیام رفته و تو این کار، واقعا دست تنهام، پنجشنبه ها... پنجشنبه ها دیگه باشگاه به روز نشه تا هم من کارهام روی هم نره و هم شماها یه فرصتی پیدا کنین تا دلتون برا باشگاه تنگ بشه. به هر حال پنجشنبه ها "هم اندیشان قدیم" به روز می شه. منو بسیااااآآآر ببخشید.  

******

سلام؛ راهکار: امروزه خانواده ها از هم خیلی دور شدن به همین دلیل پدر و مادرها متوجه مشکلات فرزنداشون نمی شن. دختر و پسرهای جوون هم از دوستاشون راهنمایی می گیرن که راهنمایی دوستاشون هم بیشتر احساسیه. اینطوری می شه که تو سر هر جوون یه حباب بزرگ به وجود میاد که نه می تونه فراموشش کنه نه به خانوادش بگه. پس تصمیم به صبر می گیره. اگه پدر مادرها با بچه هاشون دوست باشن و براشون وقت بذارن خیلی از این مشکلات رفع می شه.

(فاطمه)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 1095 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان دوشنبه 5 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان دوشنبه 5 خرداد 1393

سلاااااام به همگی؛ ببخشید! وسط بحث خیلی جدیتون پابرهنه پریدما. صحبت از پیام شد! کجاست آن بامعرفت؟ نه صداش می یاد و نه تصویرش؟ چرا سراغی ز ما نمی گیرد! شاید خیالش آسوده گشته از ما!

(گیتا از تالش)

امید: همچینام نیست! توجه بنموییید! 

******

سلام؛ یه وقت فکر نکنین پیام رفت پشت سرش رو هم نگاه نکرد. اصلا! من تقریبا هر روز باشگاه و پیامک هایی که می فرستین رو می خونم. یه همچی آدم باحالی ام من. می خوام به همه دوستانی که همچنان به من لطف دارن بگم که: ما بیشتر!

(پیام)

امید: می گم درسته که جسم پیام دیگه پیش ما نیست؛ ولی روحش همچنان پابرجا است. پیام! ممنونیم ازت که هستی! این بودنت باعث شد امروز سلاااام هم یادم بره. همه خوبن که؟ 

******

سلام؛ به نظر من اگه خانواده های امروزی یه کم از توقعاتشون رو نسبت به خونه و ماشین و بقیه مادیات کم کنن با یه کم کمک دختر و پسر به هم می رسن و اصلا خیلی از انتظار کشیدن ها نیاز نیست. توقع ها زیاده وگرنه چه دلیلی داره یه دختر و پسر که معقولانه عاشق هم دیگه هستن و فکر می کنن برای هم همسر و شریک زندگی خوبی هستند چند سال منتظر هم باشن؟

(محمد محمدی از روبروی قبر مبارک بی بی زبیده)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 657 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان یکشنبه 4 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان یکشنبه 4 خرداد 1393

سلام؛ امید! از الان به نظر می رسه که بحث خیلى خوبى می شه. این مشکل خیلى ها است. ممنون که هستین.

(سحر محمدپور از لنگرود)

امید: آشیه که خودتون پختین! منظورم اینه که موضوعیه که خودتون انتخاب کردین. یه خوبی هم اندیشان همینه دیگه. که مردمیه و از خودتونه؛ که یه طرفه نیست و دو طرفه است. سلاااامم عرض می شود خدمت دوستان. درضمن، دیروز تعداد پیامک ها به 4525 رسید. 

******

ریشه: سلام بر همگی؛ به نظرم ریشه اصلی این مشکل می تونه از اونجا باشه که خیلی ها وقتی عاشق هم می شن دیگه به عواقبش فکر نمی کنن. بدون اطلاع خانواده ها واسه خودشون می برن و می دوزن. با خودشون می گن: اول چند سال با هم باشیم بعد خانواده ها رو در جریان می ذاریم. فکر می کنن مهم خودشونن که همدیگه رو دوست داشته باشن و فکر می کنن بعدا اگه با مخالفت خانواده ها رو به رو بشن خیلی راحت می تونن این مسئله رو حلش کنن. شاید دور و اطرافشون چنین چیزی دیده باشن. خب! وقتی همه چیز خوبه آدم می ترسه؛ چون همیشه یه جای کار می لنگه! بیشتر اوقات مخالفت خانواده ها و گاهی اوقات آقا پسر می ره عاشق چشم و ابروی یکی دیگه می شه و بعدش از این رابطه ی پنهانی چیزی جز 1- نرسیدن 2- افسردگی 3- از دست دادن فرصت طلایی ازدواج چیزی باقی نمی مونه. به قول آقا پیام "البته این نظر شخصی منه!"

(گل سرخ، اول فروردین 74، دزفول)

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 710 مرتبه بازگشت به بالا

هم اندیشان شنبه 3 خرداد 1393

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1393 ، به پای کسی نشستن ،

هم اندیشان شنبه 3 خرداد 1393

امید: سلاااااام؛ به نظرتون موضوع این هفته چه جوریا است؟! خب! حتما یه چیزی بوده که تو نظرسنجی دوم شده! 

******

دردسر بزرگ: سلام به همگی؛ خوبید؟ خوبم! من شش سال به پای پسردایی مادرم وایسادم. تموم خواستگارایی که موقعیت خوبی داشتن رو به بهانه درس رد کردم. بعد از شنیدن خبر اینکه می خوان دختر خاله اش رو واسش بگیرن 2 سال مریض شدم و از درس افتادم ولی باز با حرفاش باعث می شد بمونم. می گفت همه چی دروغه؛ چون به ظاهر خودشو به همه خوب نشون می داد. باور می کردم تا اینکه چند ماه پیش همه چی رو شد. اتفاقی خیلی سخت تونستم فراموشش کنم. آبروم، سلامتیم، درسم، خواستگارام، همه شون رفتن. الانم حتی فکرشم آزارم می ده. نمی دونم چکار کنم؟ کاش فامیل نبودیم! به خدا من از اون دخترا نیستم. از سادگیم سوء استفاده کرد. خواهرای گلم تو رو خدا اشتباه منو تکرار نکنید.

(ویدا، 20 سال و 5 روزه از سنندج)

******

سلام؛  اگه دختر و پسر با توافق همدیگه منتظر هم بمونن بازم می شه یه جور زیر سیبیلی ردش کرد. بعضیا عشقشون یه طرفه اس که خیلی به ضررشونه. مخصوصا دختر خانوما.

(حدیث از پلدختر)

امید: چی رو زیرسیبیلی ردش کرد؟ مگه ندیدی الان ویدا خانوم چی گفت؟! راستی! به نظرتون چرا این اتفاق می افته؟ چرا امروزه خیلی از این انتظار کشیدنا به ثمر نمی رسه؟ ریشه هاش چیه؟ خیلی مهمه. اول پیامک بنویسین: "ریشه"       

******

ادامه مطلب | تعداد بازديد : 622 مرتبه بازگشت به بالا