• چهارشنبه 1394/02/09 - تعداد بازدید 2 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ خودتونو برا اولیش آماده کنین...  
  • سه شنبه 1394/02/08 - تعداد بازدید 15 مرتبه
    امید: سلااااااام بر دوستان بامرااااااام؛ راستش! آدما گاهی به دلایل مختلف، گیج می زنن. گاهی بدجور و گاهی هم کم جور! منم ظاهرا دیروز بدجور گیج ز
  • دوشنبه 1394/02/07 - تعداد بازدید 45 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ خدا حفظتون کنه دوستان بامرااااام
  • یکشبنه 1394/02/06 - تعداد بازدید 60 مرتبه
    امید: سلاااااااام؛ می گم اگه یه راننده به پلیس بگه: "باور کن تا حالا من یواشکی بارها با سرعت 180 تا هم رفتم و هیچ اتفاقی نیفتاده. بذارین من راحت ب
  • شنبه 1394/02/05 - تعداد بازدید 67 مرتبه
    امید: سلااااام؛ می دونین الان تو ذهنم داره چی می گذره؟ اینکه شماها خیلی خوبین. خیییییلی!... دلیل دارم براش. فکر نکنین رو هوا دارم حرف می زنم. دلی
  • چهارشنبه 1394/02/02 - تعداد بازدید 81 مرتبه
    امید: سلاااااام؛ می گم حواستون که هست؟ حواستون به اینکه از بحثا برداشت اشتباه نکنین! آخه ممکنه از اونور بوم بیفتیم. آخه می شناسم کسانی رو که ب
مشاهده آرشیو کامل مطالب
کمی طاقت داشته باشید...
مشاهده تالارهای اعضا

    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 19 اسفند 1392
    • حضور امید، حسین تکلو و خانم عوض زاده در برنامه اردیبهشت
    • 12 اسفند 1392
    • همایش هم اندیشان دزفول ، اهواز ، اندیمشک ، شوشتر - در دزفول
    • 24 بهمن 1392
    • همایش هم اندیشان تهرانی - قرچک ورامین
    • 8 آذر 1392
    • همایش اندیشه سبز - مشهد مقدس
    • 9 آبان 1392
    • هم اندیشان در همایش بزرگداشت حافظ
    • 19 مهر 1392
    • چهارمین میزبان هم اندیشان در صداوسیما : برنامه پنجشنبه اردیبهشت
    • 18 مهر 1392
    • سومین حضور امید در تلویزیون - برنامه اردیبهشت
    • 8 مهر 1392
    • همایش هم اندیشان مشهد مقدس
    • 27 شهریور 1392
    • اولین همایش طرح همیاری بانوان هم اندیش
    • 26 مرداد 1392
    • حضور امید در برنامه طلوع
    • 1391
    • اولین تصویر گرفته شده از پیام
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • فعالیت های شخصی و ابراز علاقه هم اندیشان
    • نمایشگاه کتاب 1392
    • نمایشگاه کتاب تهران
    • اردیبهشت 1392
    • همایش یزد هم اندیشان
    • اسفند 1391
    • اولین همایش هم اندیشان تهرانی
    • 22 مهر 1391

« در حال حاضر باشگاه هم اندیشان فعالیتی ندارد. ادامه بحث ها در وبلاگ جناب بیدگلیان جریان دارد »


اگر در این سایت عضو می شوید ، حتما شهر خود را نیز وارد کنید.
پس از عضویت در این سایت می توانید در بخش انجمن های تخصصی به فعالیت پرداخته و با دیگر هم اندیشان بحث و گفتگو داشته باشید.

»آرشیو پیامکهای باشگاه

»آلبوم عکس خاطرات

»آلبوم فیلم

»درباره هم اندیشان

»مرجع شماره های کاربردی


هم اندیشان 29 اردیبهشت 1392

مجموعاً 0 امتیاز از 5 توسط 0 نفر
| نظرات داده شده (0) | مربوط به موضوع: 1392 ، تجربه های من ،

امید: سلااام! خببببر! خبببببر داااااااارم! خبببببر! یه خبر داغ! بگید چیه؟

هم اندیشان: سکوت

امید: د! چرا ذوق نمی کنید؟ مگه تا حالا خبرهای بدی بهتون دادم؟

هم اندیشان: باز هم سکوت

امید: عجیبه! ولی به هر حال من خبرم رو می دم؛ چون می دونم برا خیلی ها که شرایطش رو دارن می تونه دلگرمی بزرگی تو زندگیشون باشه. ببینین! ماجرا از این قراره که سازمان تامین اجتماعی که یه نهاد معتبر دولتیه (نه بیمه های متفرقه) دختر خانوما و خانوم های خانه دار 18 تا 45 ساله رو بیمه بازنشستگی می کنه. تا بیست سال، ماهانه، حق بیمه می دین و بعد از بیست سال، مثل خانوم های شاغل، از تامین اجتماعی، حقوق بازنشستگی می گیرین. امسال، باید ماهی شصت هزار تومان بدین. اسم بیمه اش بیمه اختیاریه! به نظر من ارزش داره برید اداره تامین اجتماعی شهرتون و بیشتر درباره اش سوال کنید.

******

سلام؛ تجربه بهم ثابت کرده که خیلى از اتفاقاتى که در نگاه اول به نظرم ناخوشاینده، پیامدهاى خوبى داره که بعدا مى فهمم! مثل قبولى توى رشته اى که فکر نمى کردم یه روز اینقدر دوسش داشته باشم!!

(فرزانه، 19 ساله از قم، دانشجوى مهندسى کامپیوتر)

******

تجربه من: هیچ وقت مغرور نباش مخصوصا با خانوادت. برگ ها وقتی می ریزند که فکر می کنند طلا شده اند. در ضمن، غرور نماد انسان های ضعیفه.

(طهورا، نشناختین؟ همون که علوم اجتماعی علامه می خونه)‎ ‎

******

سلام امید و دوستان هم اندیش گل؛ تجربه من و خواهرم اینه که وقتی ناخوشی در زندگیمون بوجود میاد با خودمون می گیم: "می گذره" وقتی این کلمه رو می گیم دلمون آروم می گیره و راحت تر می تونیم با ناخوشی کنار بیایم. شماها هم امتحان کنید. نتیجه می گیرید.

******

سلاااام؛ از زندگی خود لذت ببرید بدون آنکه آن را با زندگی دیگران مقایسه کنید.

(صائمه، 69، فومن)

******

سلام امید! خوبی؟؟؟ مژده خانوم حرفت واقعاااا درسته. جوونای امروزی معنی "عشق" رو عوض کردن. به هوس می گن "عشق". تو رو خدا معنی عشق رو بد جلوه ندید. عشق مقدسه...

(نجمه از قم)

******

سلام دوستان! هفته پیش یه نفر حرفی بهم زد که اگه اغراق نباشه می تونم بگم صدای شکستن قلبمو شنیدم. هر وقت یاد حرفش می افتم اشکم درمیاد. حالا دیگه خیلی رو حرفام دقت می کنم که به کسی برنخوره و دلی رو نشکنه.

(حمیده، تهران)

******

تجربه: سلام! می خواستم به پدر و مادرها بگم که به بچه هاشون خیلی محبت کنن و بین اون ها فرق نذارن. من یه دختر 17 ساله هستم که پدر و مادرم بهم اهمیتی نمیدن و همش فرق میذارن. به همین خاطر، با جنس مخالف ارتباط دارم.

(ش)

******

سلام؛ حالا تجربه من: خوب باشید؛ اگه نیستید باشید و یه روزی! شاید از فردا... بخندید، صبح ها بدویید، فیلم خوب ببینید، چشاتونو ببندید و لذت ببرید. هرجا که نشستید پاشید..!

(شهرساز 90، بیجار)

امید: به نظر شما تب نداره؟ البته یه جورایی هم درست می گه! به هر حال اگه تب داری امیدوارم زودتر خوب بشی!  

******

سلام؛ تجربه: من یه بار نتونستم به یکی از دوستای صمیمیم نه! بگم. طوری درگیر شدم که از کنکور جا موندم! نتیجه: به همه کس قدرت نه! گفتن داشته باشید!

(آبجی مریم از خونه شون)

******

امید، نه بابا! تو رو نمی گم که! می دونم ربطی به بحثتون نداره؛ ولی می گم دیگه. "امید، درمانی است که شفا نمی دهد، ولی کمک می کند تا درد را تحمل کنیم." امیدوارم هیچ وقت امیدتونو از دست ندین.

(زهرا هستم یه هم اندیش جدید)

******

لطیفه: سلام هم اندیشان گل و آقا امید؛ خنگول تصادف می کنه. افسر از هر دو راننده می پرسه: کدومتون مقصرید؟ خنگول می گه: من که خواب بودم از اون آقا بپرس چی کار می کرده!

(مجتبی امیرخانی، 71، دانشجوی مکانیک خودرو از شهر درق)

امید: نمی دونم آقا مجتبی کجا داره درس می خونه؛ ولی چشمم به رشته "مکانیک خودرو" افتاد یادم اومد که چقدر دانشگاه علمی – کاربردی و سازمان فنی و حرفه ای رشته های متنوعی دارن که اصلا خوندن اسامی رشته ها کلی آدم رو به ذوق می یاره؛ اونوقت خیلی از جوون ها داره وقتشون بدون هدف، تباه می شه.       

******

سلام نواندیشان؛ امید می شه بگی چطور می تونیم کمک یا نذرامونو بفرستیم واسه بچه های سرطانی (محک)؟؟

(نیره از چالوس، 21 ساله)

امید: با شمارشون تماس بگیرین. اول کد تهران: 021 و بعد شماره محک: 23540  

******

1) تجربه، آموزگار خوبی است؛ اما حق التدریس آن بسیار گران است. 2) تجربه، نامی است که روی اشتباهات خود می گذارند. 3) تجربه، میوه ای است که هیچ وقت آن را نمی چینند مگر پس از گندیدن. پس، از تجربه های دیگران استفاده کنید.

(فاطمه، عاشق هم اندیشان از خونمون)

******

هم اندیشان سلام؛ درگل و کرگل خوئن؟ مو یه بختیاریوم از دیار شیران و دلیران. سی چه ایشا ز ایما هیچی نی گوین؟ اشکال نداره هیچ وقت ز ایما یاد ن اویده عادت کردیمه. با این حال دوستون دوریم. ایدونم درج نی بوعه (می دونم درج نمی شه).

(حورا منجزی هستم از شوشتر 1379)

******

سلام به دوستان و امید؛ یه سوال دارم؛ ولی ارتباطی به موضوع بحث نداره. برای تشخیص اصل و فرع بودن قابلمه چدن چه راه هایی وجود داره؟ اگه جواب بدین ممنون می شم. ضروریه.

(زهره حاج قلی از شهریار)

امید: آبجی! این روزها خیلی از ظروف رو که معلوم نیست از چه ترکیباتی ساخته شده به اسم ظروف چدنی می فروشن؛ واقعا خریدش سخته؛ ولی در عین حال یه بار تو باشگاه صحبت شد و من هم امروز تو اینترنت باز، نگاه کردم. گفته می شه که اگه آهن ربا بهش بچسبه نشون می ده که چدنه. ما خودمون از ترکیبی از ظروف پیرکس و استیل و مس استفاده می کنیم. ظروف تفلون و رویی (روحی) رو هم کنار گذاشتیم. سرخ کردنی ها رو داریم بتدریج کم می کنیم و فعلا هم برای سرخ کردنی ها داریم از یه ماهیتابه با روکش سرامیک استفاده می کنیم. از تفلون بهتره.  

******

سلام امید؛ تجربه: شوهرم معتاد بود. بهش گفتم مصرفتو بیار خونه پیش کسی نرو. (دوست ناباب) بعد با خوشرویی باهاش حرف زدم. هر چی کتکم زد کارش نداشتم. به کسی هم نگفتم. حالا 2 ساله پاکه. یادتون باشه با خوشرویی فقط.

(پریسا از دهلران، 25 ساله)

امید: یادتون باشه این روش، تو همه موارد زندگی جواب می ده!

******

سلام آقا امید و دوستان؛ آقا امید! یه فکرى هم به حال کشتى بکن؛ واقعا جا نیس نصفمون صندلی نداریم. بابا! پاهام درد گرفت...

(تقریبا یه پیام اولی، الهام، 21 ساله)

امید: یکی بپره چند تا زیرانداز بیاره! از کجا؟ خب معلومه از تو انبار. بی زحمت چند تا کاسه تخمه هم از انباردار بگیر. بگو امید خان گفته!

******

تجربه من: هیچ وقت برای فرار از شرایط سخت زندگی، ازدواج  نکنید...!

******

سلام؛ تجربه مامانم از زندگی اینه که قناعت کنیم؛ البته طوری که چیزی هم تو دلمون نمونه. راستی آقا امید! قرار شد عکس یا فیلم نمایشگاه رو توی تلویزیون نشون بدی پس چی شد؟ منتظریما! مواظب خوبی هاتون باشید.

(زهرا مرادیان، استهبان)

امید: آبجی! من قول دادم که عکس ها رو تو سایت بذارم که این کار رو کردم؛ ولی در مورد تلویزیون، اگه یادتون باشه قول ندادم. راستش! خیلی تلاش کردم؛ ولی یه دست صدا نداره.

******

سلام امید؛ اگه چیپسو خودمون تو خونه درست کنیم اونوقت چی؟ یه جواب منطقی بده.

(مهران آرتی 19 ساله از آبیک)

امید: واقعیتش اینه که یه دفعه ترک کردن چیزهای اشتباهی که طی چند دهه وارد زندگی هامون و جزئی از گوشت و پوستمون شده، امکانپذیر نیست. بتدریج! بتدریج! برای شروع هم می تونی به جای چیپس کارخونه ای خودت با حرارت ملایم تو خونه چیپس درست کنی! حرارت ملایم؛ چون حرارت بالا سیب زمینی رو مضر می کنه. بعد از مدتی، ممکنه حتی میلی به همون چیپس خونگی هم نداشته باشی و این همون تغییر آرومه!

******

سلام امید؛ نوبتی هم باشه نوبت تجربه منه! من با این سن کمم ی تجربه خیلی مهمی دارم و اونم اینکه: هر چیز خوشمزه ای که تو این دنیا هست مضره و همه چیزهای بدمزه مفیدن! مگه نه؟

(رویا، ۱۷ ساله)

امید: باور کنید اگه بخوایم همون چیزهای بد مزه به مرور برامون جذاب می شن. فقط کافیه که بخوایم. انسان واقعا موجود عجیبیه! مثلا اگه بخوایم، شربت سکنجبین برامون بتدریج از این شربت های به ظاهر خوشمزه کارخونه ای هم جذابتر می شه. اگه تجربه ای در این زمینه دارین اول پیامک بنویسین: اراده   

******

سلام؛ داداش امید همین الان هوس کردم شربت سکنجبین درست کنم؛ ولى بلد نبودم. ب خیلیا زنگ زدم و پرسیدم ولى هیچکدوم نمی دونستن. می شه طریقه درست کردنشو دقیقا بگى؟

(مریم از همدان)

امید: دستورش رو از اینترنت براتون گرفتم: 4 واحد عسل طبیعی رو با 5 واحد آب، بجوشانید تا غلیظ شود. قبل از اینکه از روی آتش بردارید، 2 واحد سرکه طبیعی و مقداری عرق نعنا هم بهش اضافه کنید. باید کف اون رو هم موقع جوشیدن بگیرید. می شه مایع غلیظی که هر وقت خواستین یه مقدارش رو با آب سرد مخلوط کنید و اگه دوست داشتین کمی خیار رنده شده هم بهش اضافه کنید و نوش جان بفرمایید. خانوما! فقط موقع پخت و پز تو کشتی حواستون باشه! وسط دریا کسی نیست به دادمون برسه ها؟!

******

سلام به همه؛ تجربه به من ثابت کرده توی ازدواج حتما به حرف پدر و مادرتون گوش کنید؛ چون خودشون مستقیم درگیر احساسات نیستن بهتر می تونن تصمیم بگیرن. شک نکنید!

(بهناز، 69 از بروجرد)

امید: به نظر من ازدواجی که هم رضایت پدر و مادر و هم رضایت خودمون رو با هم داشته باشه؛ احتمال خطاش خیلی کمه.

******

سلام هم اندیشان؛ من تجربه ای که دارم تو ازدواج حتما به حرف بزرگترا گوش کنین. لااقل بهش فکر کنین. دوست داشتن همه چیز نیست. متاسفانه من گوش نکردم و پشیمونم. بهتره ما از تجربه های دیگران استفاده کنیم؛ چون بعضی وقت ها راهی واسه برگشت نیست.

(ندا، 21 ساله از ارومیه)

******

سلام به امید و پیام و هم اندیشان: پیامبر (ص) فرمودند: خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از قلب غافل بی خبر نمی پذیرد.

(سپیده از گیلانغرب)

******

سلام امید و هم اندیشان؛ تجربه کردم هر چی زندگی رو سخت بگیری همون جوری پیش میره؛ ولی اگه باهاش راه بیای همه چی جوره. یه جورایی به انرژی مثبت بر می گرده که چند جلسه قبل درباره اش بحث کردیم. دوستتون دارم.

(مامان محمد حسین)

امید: خب! امیدوارم فضای بحث امروز با نشاط تر و متنوع تر از گذشته شده باشه. خدایا! ما رو لحظه ای به خودمون واگذار مکن. همتون رو به خدا می سپارم. تعداد پیامک های دیروز: 3494

به اشتراک بگذارید...

کد امنیتی رفرش

مطالب مشابه:

  1. هم اندیشان پنجشنبه 29 اسفند 1392
  2. هم اندیشان چهارشنبه 28 اسفند 1392
  3. هم اندیشان سه شنبه 27 اسفند 1392
  4. هم اندیشان دوشنبه 26 اسفند 1392
  5. هم اندیشان یکشنبه 25 اسفند 1392
  6. هم اندیشان شنبه 24 اسفند 1392
  7. هم اندیشان پنجشنبه 22 اسفند 1392
  8. هم اندیشان چهارشنبه 21 اسفند 1392
  9. هم اندیشان سه شنبه 20 اسفند 1392